فیلم قاتلان ماه گل، نمونه ای از یک فیلم ضد جنایت واقعی است. در طول دهه گذشته، ژانر ضد جنایت واقعی، محبوبیت زیادی را تجربه کرده است. پادکستهایی مانند سریال و مجموعههای مستند مانند ساختن یک قاتل، موضوعات وحشتناک را برای مخاطبان اصلی دلپذیر کرده است. مینی سریالهای روایی در سرویسهای پخش مختلف، منبعی برای اقتباس از جنایات واقعی بودهاند. در حالی که منتقدان فرهنگی برای تشریح این پدیده بیشتر مستعد هستند، ظهور رسانههای جنایی واقعی ظاهرا حساسیت مخاطبان را نسبت به ماهیت وحشتناک قتل و سایر جنایات خشونتآمیز بیاحساس کرده است.
جستوجو بینندگان برای ایجاد نظریههای خود درباره اینکه عاملان جنایات موجود چه کسانی هستند، راهی آسان برای جذب آنهاست. حماسه تاریخی جدید مارتین اسکورسیزی، فیلم قاتلان ماه گل، با کلیشههای خستهکننده این ژانر مقابله میکند.
فیلم قاتلان ماه گل از کتاب جنایی واقعی به همین نام نوشته دیوید گران اقتباس شده است که به شرح مجموعهای از قتلهای مشکوک اعضای قبیله Osage در اوکلاهاما پس از کشف نفت در زیر زمین آنها میپردازد. این کتاب همچنین تشکیل اداره تحقیقات فدرال و ظهور جی را که همزمان با تحقیقات مامور تام وایت در مورد قتلهای این قبلیه است، دنبال میکند. با وجود داستانی متراکم با نامها و رویدادهای بیشمار، قاتلان ماه گل با بدون هیچ وقفهای یک رمان اسرارآمیز جریان مییابد، در حالی که این سوال در ذهن افراد به وجود میآید: چگونه این قساوت انسانی برای این مدت طولانی از دید عموم پنهان ماند؟
اما مارتین اسکورسیزی تغییری اساسی در دیدگاه فیلم قاتلان ماه گل ایجاد کرد. او اقتباس سینمایی ماه گل را به همراه اریک راث نوشت. با پیروی از ساختار رمان، آنها در ابتدا فیلم را به عنوان رویهای از دیدگاه تام وایت (جسی پلمونز) تصور کردند. لئوناردو دی کاپریو، هنرپیشه قرن ۲۱ اسکورسیزی، که در ابتدا قرار بود نقش وایت را بازی کند، این سوال را مطرح کرد که قلب واقعی این داستان چیست.
پس از ارزیابی بیشتر، اسکورسیزی و راث به مرحله ظهور رسیدند. این فیلم باید حول محور رابطه بین ارنست و مولی بورکهارت باشد. یک زن از این قبلیه به اسکورسیزی گفت: “و این را فراموش نکنید که ارنست و مولی همدیگر را دوست داشتند.” “اوه. داستان همین است. او چگونه میتوانست این کار را انجام دهد؟” ناگهان اسکورسیزی دی کاپریو در نقش ارنست و لیلی گلادستون ستاره در نقش مولی انتخاب کرد و اینجا بود که فیلم قاتلان ماه گل واقعا به عنوان یک تصویر مارتین اسکورسیزی ظاهر شد و نه یک حماسه جنایی واقعی.
اسکورسیزی در کنفرانس مطبوعاتی پس از اکران این فیلم در جشنواره کن، در مورد اعتبار قاتلان ماه گل به عنوان یک معمای قتل، اعلام کرد: «فکر میکنم تماشاگر از ما جلوتر است». او توضیح داد: «آنها میدانند که این کار غیرمنطقی نیست، بلکه سوال این است که چه کسی این کار را نکرده است». شیطان نیرویی است که در کل روایت نفوذ میکند.
قبیله اوسیج، جامعهای پر جنب و جوش مملو از سنتهای خانوادگی و زیباییهای طبیعی بود که توسط خودپسندی شرورانه عموی ارنست، ویلیام هیل (رابرت دنیرو) نابود شد. عقده دیکتاتوری او جزء لاینفک شخصیت هیل است. اسکورسیزی در فیلم قاتلان ماه گل با هشدار دادن به مخاطبان مبنی بر اینکه هیل این توطئه قتل را سازماندهی میکند، هر مفهومی از رمز و راز را کنار میگذارد. او خود را به عنوان یک شخصیت سلطهگر با مردم اوسیج توجیه میکند و زمانی که آنها را مسموم میکند و به پشت سر آنها شلیک میکند، خود را متحد جلوه میدهد.